داستانی در کتاب آلترا لرنینگ اسکات یانگ (بیش یادگیری) مطرح شده است:
پسری به نام اریک بارون تصمیم میگیرد یک بازی کامپیوتری طراحی کند و بنابراین تصمیم میگیرد در یک فرایند فشرده تمام ملزومات مربوط به ساخت بازی را یاد بگیرد و در پنج سال این مراحل را طی کرد و بعد از آن بازی را طراحی کرد و با فروش آن تبدیل شد به یکی از ثروتمندترین افراد زیر سی سال!
این است اثر یادگیری!
باید دیدگاه خود را در مورد یادگیری تغییر دهید. شما میتوانید با یادگیریِ یادگیری چیزهایی یاد بگیرید که در مسیر موفقیت به کمک شما بیاید.
یادگیری یعنی کسب مهارتی که قبلا آن را نداشته اید. اما اگر فکر میکنید چرخیدن در اینترنت و مطالعه سطحی کتابها و داشتن کتابهای بسیار زیاد یعنی یادیگری سخت در اشتباه هستید.
شما چیزی را یاد گرفته اید که بتوانید آن را به کار بگیرید و از بهکارگیری آن نتیجه ای حاصل شود.
یادگیری یعنی تحمل رنج و سختی فراوان که از ما انرژی و وقت زیادی میطلبد ولی ارزش تجربه کردن دارد و یکی از ارزشمندترین تجربیاتی هست که میتوانید کسب کنید.
۹ اصل مهم یادگیری:
۱-ساخت نقشه راه:
بسیاری از افراد سعی میکنند جسته و گریخته مطالبی را یاد بگیرند ولی در اصل قدم اول ساختن یک نقشه راه است. اول باید مشخص کنیم چرا باید این مهارت یا موضوع را یاد بگیریم؟
مثلا قرار است فیزیک را در حدی یاد بگیرم که در کنکور موفق شوم یا طوری یاد بگیرم که آن را به دانش آموزان یاد بدهم؟
هرکدام از این دلایل روشهای مختلف و منابع مختلف میطلبد.
اگر چرای اصلی را پیدا کنید تلاش جدی برای یادگیری خواهید داشت. ولی اگر چرای جدی پیدا نکنید نمیتوانید در مسیر یادگیری موفق شوید.
بعد از یافتن چرا، میتوانید از یک متخصص و مشاور کمک بگیرید و حتی در گوگل یا چت جی پی تی جستجو کنید تا منابع و روشهای اصلی یادگیری را به شما پیشنهاد بدهند.
شما باید بدانید از یک کیک بزرگ کدام تکه ها خوشمزه تر هستند و آن تکه ها را برای خوردن انتخاب کنید.
در مرحله بعد باید مشخص کنید در فرایند یادگیری چه چیزهایی باید یاد بگیرید. ما سه دسته باید مطلب یاد بگیریم.
اولین مورد مفاهیم هست؛ مفاهیم اولیه چیزهایی هستند که لازم دارند ما درک عمیقی از آنها داشته باشیم تا بتوانیم در آن حوزه بهتر کار کنیم. مثلا در تدریس فیزیک باید کاملا با مفاهیم اولیه فیزیک آشنایی داشته باشید.
نیازی نیست ما تمام مطالب فیزیک دانشگاهی را بلد باشیم چون قرار نیست در دانشگاه تدریس کنیم. فقط مفاهیم اولیه کافی هستند. مثل قوانین نیوتن!
گروه دوم فکت ها و واقعیت های موضوع مورد نظر است. چیزهایی که باید حفظ کنیم مثلا مثالهایی که در بیان یک موضوع باید بیان کنیم و حتما باید آنها را به خاطر بسپاریم.
و مورد سوم روال ها و رویه ها و ترتیب اجرای قوانین است. مثلا یک موضوع را با چه ترتیبی تدریس کنیم.
گام بعدی این است که چگونه این کارها را انجام دهیم
در اینجا میتوانیم از کتابهای مربوط استفاده کنیم. و برای خود چیدمانی انتخاب کنید.
قانون ده درصد:
هرچقدر زمان برای انجام کاری دارید حداقل ده درصد زمان خود را برای برنامه ریزی و یافتن نقشه راه در نظر بگیرید.
۲-تمرکز
وقتی میخواهیم چیزی را یاد بگیریم باید تمام توجه خود را روی موضوع مورد نظر معطوف کنید تا آ« کار تمام شود.
برای تمرکز بهتر باید از دو مانع دوری کنیم. اولین مانع تعلل هست. مثلا اگر قرار است سر صبح مطالعه را شروع کنیم دهن ما دنبال بهانه های مختلف میرود و ما باید به نحوی جلوی تعلل را بگیریم.
باید برای خودمان زمان یادگیری شدید و استراحت در نظر بگیریم. مثلا از تکنیک پومودورو استفاده کنیم.
یا شرط توقف برای زمان کار عمیق خود تعریف کنیم. مثلا در زمان مورد نظر حق نداریم به گوشی خود دست بزنیم یا از اتاق بیرون برویم.
تعریف واقعی تمرکز این هست که کاری را که شروع کرده ایم تا تمام نشده رها نکینم.
برای داشتن تمرکز بالا باید از تمام حواس پرتی ها اجتناب کنیم. مثلا محیط مناسبی انتخاب کنیم و یا در زمانی مطالعه کنیم که خانه کاملا در سکوت است.
در ضمن فرمت یادگیری مناسب خود را پیدا کنید تا تمرکز شما بالاتر رود و حواس پرتی کمتر داشته باشید.
یکی از روشهای یادگیری، یادگیری همه جانبه هست. مثلا برای یادگیری زبان برویم و در یک کشور اقامت کنیم و تماما در معرض یادگیری قرار بگیریم.
روش دیگر شبیه سازی هست. مثلا افرادی که خلبانی یاد میگیرند برای یادگیری از سبیه سازی یا سیمولیشن استفاده میکنند.