رهبری!

هرچقدر هم دروس مربوط به توسعه فردی و فرایندهای کسب و کار را سپری کنید و همه دروس را به خوبی یاد بگیرید، اگر خاصیت رهبری یا لیدرشیپ را نداشته باشید نمیتوانید موفقیت چشمگیری کسب گنید.

چون برای داشتن چنین موفقیتی نیاز به همراهی تعداد زیادی از افراد دارید و برای نگهداری و ارتقای این گروه، باید آنها را رهبری کنید.

اگر ما مهارت رهبری را یاد نگیریم نمیتوانیم دیگران را تحت تاثیر قرار دهیم.

اما تعریف لیدر شیپ یا رهبری چیست؟

تعریف خلاصه‌ای که برای رهبری میتوان ارائه کرد عبارت است از: هدایت گروه برای رسیدن به شرایط بهتر و تبدیل شدن هرکس به نسخه بهتری از خود.

رهبر باید از دیگران کمک بگیرد که به دستاوردهای مهمی برسد و در عین حال به هرکدام از افراد تیم و گروه و کسب و کار خودش کمک کند تا به یک نسخه بهتری از خود تبدیل شوند.

کار یک رهبر با کار یک مدیر متفاوت هست. کار مدیر بیشتر بازبینی و تعریف پروژه و نظارت هست اما کار رهبر یک قدم بیشتر از مدیر هست.

بعنی علاوه بر وظایف مدیر، به دیگران کمک میکند تا در مسیر خود توسعه یابند.

به عبارت بهتر، مدیران با مغز افراد کار دارند و رهبران قلب افراد را تسخیر میکنند.

برای اینکه مثال خوبی از یک رهبر موفق را در ذهن خود تصور کنید فصل اول سریال Lost را ببینید در این فصل پزشک گروه «جک» به رهبری قابل اعتماد برای گروه تبدیل شده است. زیرا با انجام کارهایی خاص و کمک به دیگران توانسته قلب آنها را تسخیر کند.

رهبری یک بخش مهم از شخصیت یک فرد است. یعنی به عبارتی این ویژگی، نمایشی نیست. و اگر بخواهیم یک رهبر خوب برای یک گروه یا کسب و کار باشیم، باید خود را تغییر دهیم.

در تئوری هر کسی میتواند یک رهبر باشد اما در عمل لازم است شخصیت خود را تغییر دهد و مانند رهبر عمل کند.

بسیاری از افراد در دنیا موفق نمیشوند شخصیت خود را تغییر دهند و تبدیل به رهبر شوند، اما به یاد داشته باشید که داشتن ویژگی رهبری ذاتی نیست. رهبران ساخته میشوند. به عبارتی شخصیت آنها با توجه به تجربیات و آموخته‌های خود تغییر میکند و دیگران دوست دارند به چنین فردی بپیوندند و با این افراد کار کنند.

اگر ما یک فرد بسیار درست‌کار و خوب باشیم قابلیت تبدیل شدن به یک رهبر را داریم. و با تبدیل شدن به یک رهبر تاثیرگذار، هم میتوانیم خودمان پیشرفت کنیم و هم باعث پیشرفت دیگران شویم.

اما ویژگی‌های یک رهبر چه چیزهایی هستند؟

رهبر خوب باید فروتن باشد.

فروتن بودن به معنی این نیست که از دیگران کم ارزش‌تر هستیم بلکه به این معنی هست که قبول کنیم هرکسی را که میشناسیم، در مواردی بهتر از ما هست.

بسیاری از مدیران کسب و کار فکر میکنند فقط خودشان هستند که باعث توسعه گروه شده اند اما در واقع چنین نیست.

فروتنی یعنی با تمام مهارت‌ها و ویژگی‌هایی که داریم، خودمان را بالاتر از دیگران ندانیم و افراد اطراف ما در برخی موارد بالاتر از ما هستند و باید از آنها یاد بگیریم.

یک رهبر متواضع شنونده‌ی خوبی هست. در حین گوش دادن به حرف دیگران؛ حرف آنها را قطع نمیکند. و حتی اگر در زمینه‌ای تخصص داشته باشد به حرف‌ها و نظرات دیگران به طور کامل گوش میدهد و صحبت آنها را قطع نمیکند، یا توجه خود را به جاهای دیگری معطوف نمیکند. مثلا به گوشی توجه نمیکنند.

از این به بعد به عنوان تمرین وقتی کسی به شما مراجعه میکند با دقت و  تمام حواس به آنها گوش دهید.

یک رهبر اشتباهات خود را میپذیرد.

یک رهبر موفق بیشتر از دیگران عذرخواهی میکند. معذرت خواهی یک کار کلیشه‌ای یا نمایشی نیست و باید واقعا و با فروتنی انجام شود. رهبران موفق اعتبار موفقیت‌ها را به دیگران نسبت میدهند.

تا به‌حال فکر کرده اید که چقدر موفقیت‌ها را به دیگران و اطرافیان خود نسبت میدهید؟ یک رهبر خوب با کسب دستاوردهای بزرگتر، فروتنی بیشتری از خود بروز میدهد.

یک رهبر خوب در دیگران احساس خوب ایجاد میکند.

بیشتر افراد دنیا علاقه‌مند هستند پیش کسی کار کنند که پیش آن فرد احساس خوبی دارند. رهبران موفق هیچ وقت افراد تیم خود را به دید یک ابزار برای رسیدن به موفقیت‌های خود نمیپندارد. برای یک رهبر بسیار مهم است که در افراد احساس خوب ایجاد کند و حتی اگر فردی گروه او را ترک میکند باید به این فکر کند که چطور میتواند به این فرد حتی وقتی در گروه نیست کمک کند و به او احساس خوب بدهد.

یکی از بهترین روشهای ایجاد احساس خوب در افراد این است که به دیگران ارزش و اهمیت بدهیم.

اما چطور میتوانیم به دیگران نشان دهیم که برایشان اهمیت قائل هستیم؟ یکی از بهترین روشها تقدیر‌های پی‌در‌پی هست.

و روش دیگر تحسین کردن است که همان تقدیر و تشکر است اما در موارد سطح بالا برای افرادی که کارهای ارزشمندتری انجام میدهند. به عبارتی قرار نیست به همه افراد به یک چشم نگاه کنیم.

یک رهبر خوب در هرجمعی که هست باید به دیگران احساس امنیت بدهد.

اما چطور؟ اولین مورد خودمان هستیم! افراد گروه باید متوجه باشند که رهبر ثبات شخصیت دارد و رفتارهای متفاوت در شرایط یکسان نشان ندهد. ثبات در رفتار باعث ایجاد احساس امنیت در افراد گروه میشود.

رهبر خوب باید قابل اعتماد باشد.

این مورد به قدری  اهمیت دارد که با داشتن بهترین ویژگی‌های دیگر نمیتواند قلب مجموعه را تسخیر کند. اعضای گروه بعد از سالها مهارتهای ما را به خاطر نخواهند داشت بلکه میزان قابل اعتماد بودن ما را به خاطر میسپارند.

برای قابل اعتماد بودن باید وقت شناس باشیم. جلسات و قرارها را درست در زمان مشخص شده شروع کنیم. در ضمن باید خوش قول باشیم و وقتی قولهایی میدهیم باید با تمام وجود سر قول خود باشیم. رهبر خوب زمانی قول میدهد که مطمئن هست میتواند آن را انجام دهید.

رهبر قابل اعتماد، نظرات و پیشنهادهای سنجیده‌ای میدهند.

شجاعت یکی از مهمترین خصوصیات یک رهبر موفق است.

هیچ موفقیتی وجود ندارد که با کارهای محتاطانه بتوانیم آنها را انجام دهیم و برای رسیدن به موفقیت چشمگیر باید شجاع باشیم. شجاعت یک ویژگی مسری است.

 

ادامه دارد…
به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط