کتاب بسیار باریکی در میان کتابهایم وجود دارد به نام خرد شکست. بعد از مدتی که به این کتاب سر زدم جملاتی که با ماژیک هایلایت کرده بودم را مجدد خواندم.
اینجا هم برخی از آنها را مینویسم شاید برای شما هم جالب باشند.
داستایفسکی جایی نوشته است: «هرچه شب تاریکتر، ستارگان روشنتر.»
از کجا معلوم که خوشحال بودن با هیجانی کمتر و آرامشی بیشتر همان هدفِ ارزشمنتر نباشد.
شکست به مقام و منزلت نگاه نمیکند و این به طور شگرفی آزادی بخش است. گرچه باید اذعان کرد ثروت و مزیت، تحمل برخی شکستها را به طور چشمگیری آسانتر میکند. اما در کل، شکست نیرویی همسان کننده است.
اشتباهات هرچه باشند، پایه های حقیقت اند و اگر انسانی ذات چیزی را نمیشناسد، حداقل به معلوماتش اضافه میشود اگر بداند ذاتش چه نیست. کارل یونگ، روانکاو
شکست وقتی رخ میدهد که چیزی طبق برنامه پیش نمیرود.
نیاز نیست بهترین باشی، فقط نهایت تلاشت را بکن. میبل، ستارهی پاپ
فرق امید با یاس همان روایت حقایق به روشی دیگر است. آلن دوباتن، فیلسوف
شکست میتواند به ما فرصت یادگیری بدهد. اگر به آن اجازه دهیم. باید مرتکب اشتباه شویم تا بتوانیم مسئلهای را حل کنیم.
شکست بخشی از فرایند رسیدن به جایی است که باید باشید. اندی مک ناب نویسنده و سرباز اسایاس
خیلی طول کشید بفهمم که نمیتوانم دیگران را تغییر دهم و در واقع نمیتوانم دیگران را کنترل کنم. من کارهای آنها را کنترل نمیکنم. فقط میتوانم خودم را کنترل کنم. تارا وستوور نویسنده.
لحظه ای که ترس از شکست را رها کنید، بیشتر گل میزنید. انیولا آلوکو، فوتبالیست سابق تیم زنان انگلیس
کلید مدیتیشن چیزی نست جز «دیدن بی طرفانهی خود بدون قضاوت: این یعنی مدیتیشن.»
آوردن شکستهایم روی کاغذ یا حرف زدن دربارهشان آنها را از بین نمیبرد و آنها همچنان وجود دارند. اما باعث میشود بفهمم که دنیا به آخر نرسیده است و برعکس، احتمالا نتایج خوبی هم داشته است. نایجل اسلیتر، آشپز و نویسنده
موفقیت تعبیری شخصی است. جسی برتن، نویسنده
اساساً، اگر هیچ انتظاری نداشته باشید، سرخورده نخواهید شد. در حالی که اگر انتظارات زیادی داشته باشید، همواره ناراضی خواهید بود.
اگر از صحت عقل و اعصاب بهرهمند باشید، میتوانید مغزتان را تمرین دهید تا مثبتتر فکر کند. میتوانید از آن بخواهید که منفی فکر کند سپس آن را با فکری مثبت جایگزین کنید؛ فقط نیاز به تمرین دارید.
دلیل اصلی ناراحتی هرگز خودِ موقعیت نیست بلکه تفکرات شما دربارهی آن است. اکهارت تول، استاد معنویات
وقتی بیست ساله هستی، باید میلیون ها چیز را امتحان کنی، مخصوصا چیزهایی که در آن مهارت نداری؛ فقط برای اینکه ببینی آیا میشود درس کوچک فوقالعادهای از این تجربه بیرون بکشی. مالکوم گلدول، نویسنده.