دوست داشتم اولین پست سال ۱۴۰۴ را همان روز اول فروردین منتشر کنم، اما خودتان که میدانید، روز اول سال آدم همیشه بهانههای زیادی برای کنار گذاشتن کارهای مهم دارد.
سال گذشته تصمیم داشتم در ابتدای امسال متنی منتشر کنم که نوشتنش یک سال طول کشیده باشد؛ نوشتهای دربارهی موفقیتهایم، دربارهی هدفهایی که به آنها رسیدهام و خوشبختیهایی که نصیبم شدهاند.
برنامههایم مشخص بود. میخواستم درآمدم را چند برابر کنم، هزار جلد کتاب بفروشم و یک کسبوکار جدید راه بیندازم. اما زندگی همیشه مطابق برنامههای ما پیش نمیرود. بسیاری از هدفهایم را نیمهکاره رها کردم و بعضی روزها تنها تلاشم این بود که دوام بیاورم.
امسال هم مثل همیشه معلم بودم، اما کمحوصلهتر از قبل. برخلاف تصمیمی که داشتم، تمام روزهای هفته را در مدرسه گذراندم. نتوانستم برنامههایم را اجرا کنم و همین باعث شد که پاییز و زمستان را با احساس سرخوردگی و شکست بگذرانم.
کارهایی که روزی برایشان اشتیاق داشتم، حالا تبدیل به چیزهایی شده بودند که از آنها فرار میکردم. این ترسها مرا به گوشهی خانه کشاندند، جایی که پناهگاهم فقط کتابها و دفترهایم بودند.
پاییز و زمستان را در حبابی نامرئی گذراندم. بیانگیزه، خالی و بیحس، انگار فقط نقش کسی را بازی میکردم که زندگی میکند. نوشتن در وبلاگ را کنار گذاشته بودم، اینستاگرام را از گوشیام پاک کرده بودم و قید شبکههای اجتماعی و درآمدشان را زده بودم.
از مهرماه تا امروز دیگر اینستاگرام را در گوشیام نصب نکردهام. تنها جایی که در فضای مجازی حضور داشتم، کانال تلگرامم بود، آن هم فقط به این دلیل که نوشتن را ترک نکنم. در تمام این مدت، نقطهی آبی کمرنگ تنها گوشهی امن من برای بروز خودم بود.
تنها موفقیتی که در این ماهها به دست آوردم، زنده ماندن، کتاب خواندن و نوشتن یادداشتهای کوتاه روزانه بود. تنها چیزهایی که مرا از روزمرگیهای تکراری بیرون میکشیدند و به دنیای درونم بازمیگرداندند.
بارها خواستم دربارهی کتابهایی که خواندهام در وبلاگم بنویسم، اما فرصتش پیش نیامد. هر زمانی که میتوانستم، ترجیح میدادم آن را صرف سفر درونی خودم کنم.
نتیجهی این سفر، خواندن چندین کتاب خوب و آشنا شدن با جهان نویسندگانی مثل مسکوب، گلشیری، نجدی، فرسی، ترقی، زرلکی، احمد محمود، معروفی و دیگران بود.
در سال جدید، این مسیر را با اشتیاق بیشتری ادامه خواهم داد.
کتاب خواندن و نوشتن، دیگر فقط یک علاقه نیست. برایم به پناهگاهی امن تبدیل شده است، راهی برای رهایی از هیاهوی زندگی، پلی به دنیایی عمیقتر، رنگینتر و وسیعتر.
2 پاسخ
سال نو مبارک. با آرزوی توفیقات روزافزون سرکار
سال نوی شما هم مبارک. خوشحالم که به اینجا سر زدید. دیدن و خواندن نوشتههای شما برام بسیار لذتبخش بود.