مهر ۱۴۰۳(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)
کتابهایی که میخوانم

خود را در میان نوشته‌های شاهرخ مسکوب یافتم

داشتم فایل pdf کتابِ روزها در راهِ شاهرخ مسکوب را اسکرول می‌کردم. همیشه از میان روزنوشته‌ها آنها که مربوط به خود مسکوب و خانواده‌اش هستند را می‌خوانم. نوشته‌هایی که در مورد شخصیت سیاسی و … هستند را کنار میگذارم. چون حال و حوصله‌ی درست و حسابی برای این جور چیزها

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

صداها و تصاویر زندگی من

در دوران کودکی من آلبوم عکس تقدس ویژه‌ای در خانه‌مان داشت. بابا یک آلبوم بزرگ با جلد مخملی به رنگ آبی کاربنی داشت که تصاویری از دوران سربازی‌اش در آبادان، جنگ، دورهمی‌های دوستانه، عکسهای دسته جمعیِ عروسیِ عمویِ بزرگتر و خانواده‌ای که دور سفره‌ی هفت سین جمع شده‌بودند نگه‌داری می‌کرد.

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

کتاب «دعوت به نوشتن» اثر دوریس دوریه

چند وقت پیش به پیشنهاد شاهین کلانتری عزیز در لیست کتابهایی که باید تهیه کنم اسم کتاب دعوت به نوشتن را ثبت کرده بودم. اما اهمال کاری همیشگی، من را از خرید کتاب بازمی‌داشت. تا اینکه همان کتاب را ناهید عبدی عزیز نیز در میان حرف‌های شیرینش معرفی کرد. دیگر

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

لذت به پایان رساندن

غذا خوردن، ارتباطات سالم با افرادی که دوستشان داریم، قدم زدن زیر باران پاییزی، خوردن نارنگی در عصر پاییز و بوییدن دست‌ها که بوی نارنگی گرفته‌اند، بوسیدن روی ماه دخترم، بوی قرمه‌سبزی خانه مامان، آب دادن به گلهای سر سبز خانه و …. همگی لذت‌بخش هستند. شاید به زودی حتی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

در برهوت تاریکی

در حالی این نوشته را می‌نویسم که شهر در تاریکی کامل فرو رفته است. ساعتی پیش که در بازار بزرگ شهر در حال خرید چیزی بودم برق رفت. مثل تمام روزهای گذشته! اما اینبار نه در خانه، بلکه در میان جماعت انبوه داخل بازار بودم که برق رفت. هیاهوی عجیبی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

«بی‌تفاوتی» متضاد تمام چیزهای خوب

در میان خواب و بیداری داشتم صدایی را می‌شنیدم. می‌گفت: متضاد عشق، نفرت نیست. بی‌تفاوتی است. متضاد هنر، زشتی نیست. بی‌تفاوتی است. متضاد ایمان، کفر نیست. بی‌تفاوتی است. متضاد زندگی، مرگ نیست. بی‌تفاوتی است. خواب عصرهای پاییز بدترین کار ممکنی هست که می‌توان انجام دهم و هرطور شده از آن

ادامه مطلب »