بیشتر از یک هفته هست که در این خونه رو باز نکردهام. واقعا از خودم تعجب میکنم که چطور میتوانم چیزی را که به عادت تبدیل شدهاست دوباره از دست بدهم و مجبور باشم برای وارد شدن به حلقهی تکرار دوباره مسیر جدیدی را شروع نمایم.
نوشتن در این خانه را مدتی به طور مداوم دنبال کردم اما این روزها وقت کمی پیدا میشود که حال نوشتن داشته باشم و بتوانم بیایم و در و دیوار این خانه را با نوشتههایم پر کنم.
میدانم برای موفق شدن نیاز به تخلیه ذهنی و دوری دارم!
دوری از تمام مشغلههای ذهنی و کارهایی که تا الان انجام دادهام!
نیاز به تغییری بزرگ و تحولی چشمگیر در کار و زندگیام میبینم و به نظر میرسد این تحول فقط با دور شدن من از کارهای کوچکی که وقت زیادی از من میگیرند میسر خواهند شد.
این روزها فکر میکنم نیاز بسیار زیادی به یک روان درمانگر دارم و اما میترسم تجربه ناموفقی داشتهباشم!
کاش کسی پیدا شود و بگوید که از چه کسی کمک بگیرم!
چون در خیلی از لحظات بسیار بی حوصله و بیانگیزه هستم!
اما یک چیز را میدانم و آن شروع یک کار ارزش آفرین است برای اینکه به لحظاتم ارزشی دو چندان ببخشد
فعلا با همین نوشتن ادامه میدهم. سلام ای شروع دوباره…