اهمیت عادت ها بر روی موفقیت

از جایی که ایجاد برخی از عادتها برام خیلی سخت هست و بعد از کلی تلاش به نتیجه ای که مطلوبم هست نمیرسم، برآن شدم که تحقیقی در مورد عادت و نحوه ایجاد اون انجام بدم و ببینم ساز و کار ایجاد یک عادت خوب یا بد چی هست؟

مدت زیادی هر روز صبح به پیاده‌روی رفتم و تقریبا مدت قابل توجهی این رویه به عادت من تبدیل شده بود. اما بعد از اینکه مجبور شدم بازهم صبح ساعت هفت و نیم سر کلاسهای مدرسه باشم این عادت رو گم کردم و نتونستم در یک زمانتایم دیگر عادت پیاده‌روی رو حفظ کنم. به عبارتی مشغله بیش از حد و بی‌مورد باعث شد عادت خوبی که کسب کرده بودم را از دست بدهم.

به جای عادت خوب پیاده‌روی عادت سرزدن به گوشی موقع بیداری بازهم دامنگیر من شده است! و این باعث میشود هر لحظه خودم را سرزنش کنم و حس بدی نسبت به خودم داشته باشم.

 

اما ببینیم اصلا این عادت که همه راجع بهش حرف میزنند چی هست؟ و چرا ایجاد یک عادت خوب تا این حد سخت است و عادت های ساده و ناسالم چرا اینقدر زود در رفتار ما تثبیت میشوند؟

 

عادت فعالیتی هست که بر اثر تکرار یا تکرار زیاد تبدیل به یک فرایند خودکار میشود و این سیستمی هست که در آدمی وجود دارد تا برای انجام کارهای مهم به جای فکر کردن و صرف انرژی هر باره، آن کار را به صورت خودکار انجام دهد.

اما چرا مهم هست که ما یاد بگیریم در خودمون عادتهای جدید خلق کنیم؟

طبق تحقیقات معتبر علمی، چهل درصد از فعالیتهای روزانه مان را بر طبق عادت انجام میدهیم. بدون اینکه فکری در مورد آن کارها انجام داده باشیم.

هنگام انجام عادتها مغز عملا انرژی چندانی صرف نمیکند و شاید اصلا فراموش کنیم که آن کار را چند بار در روز انجام داده‌ایم.

مثل باز و بسته کردن در یخچال! یادتان هست امروز چند بار در یخچال را باز کرده اید؟ بله این قدرت عادت است! وقتی کاری به عادت ما تبدیل میشود بسیار ساده‌تر از کارهای دیگر آن را انجام میدهیم و نیاز به انرژی چندانی نداریم.

ما باید  قدرت عادتها را به نفع خود به کار ببریم. باید عادتهای خوب را در خود بپرورانیم و عادتهای بد را ترک کنیم.

وزن، درآمد، میزان موفقیت و روابط ما به عادتهای ما بستگی دارند نه به تصمیم هایی که اکنون میگیریم و کارهای جسته و گریخته که انجام میدهیم.

اگر عادت به پرخوری داریم و تصمیم میگیریم دو روز به شدت تلاش کنیم که سالم و کم بخوریم، ولی هنوز کم و سالم خوردن به عادت ما تبدیل نشده باشد، بعد از دو روز به حالت پرخوری خود برمیگردیم.

اگر عادت به کتاب خوانی نداریم و دو سه روز به طور نمایشی کتاب میخوانیم در نهایت به عادت خود برمیگردیم.

اگر گواهینامه رانندگی هم اکنون در کیف شما هست یک لحظه به روزهای اولی فکر کنید که داشتید رانندگی یاد میگرفتید. یادتان می آید چقدر خسته کننده بود و انرژی زیادی از شما میگرفت؟چون در حال گرفتن تصمیم های مختلف پشت سر هم بودید که باعث ایجاد خستگی میشدند

ولی آیا الان هم اینطور هست؟ یقین دارم که اینگونه نیست. میدانم که اگر قرار است از سر کار به منزل رانندگی کنید خیلی وقت ها اصلا یادتان نمی‌آید چطور این مسیر را طی کرده‌اید! چه زمانی دنده را عوض کردید و چه زمانی پا را روی پدال ترمز فشار داده اید.

چون تمام این ها به عادتهایی در شما تبدیل شده اند. اگر ما به طور ارادی عادتهای خوب در خود ایجاد نکنیم، عادتهای بی خود و مضر به طور خودبخود در ما ایجاد میشود.

برای ایجاد یک عادت باید چرخه عادت را طی کنیم. چرخه عادت سه بخش دارد که عبارتند از:

نشانه(سرنخ)

فعالیت

پاداش

یعنی نشانه ای ببینیم و بعد از دیدن نشانه فعالیتی انجام دهیم و بعد از انجام فعالیت پاداش بگیریم. با انجام چند باره این چرخه، در نهایت فعالیت مورد نظر به عادت تبدیل میشود.

مثلا اگر هربار که عصبانی میشوید به سراغ یخچال میروید و شیرینی چربی را میخورید. حال اگر هربار که عصبانی میشوید این چرخه رو تکرار کنید خوردن شیرینی چرب به عادت شما تبدیل میشود و دیگر وقتی عصبانی میشوید نمیتوانید که دیگر به سراغ شیرینی نروید و اینگونه تبعات بد این عادت بد هم دامنگیر شما میشود.

 

ما میتوانیم از این ویژگی خود استفاده کنیم و عادتهای خوبی در خود ایجاد کنیم. مثلا با دیدن نشانه شروع به پیاده‌روی به مدت پنج دقیقه کنیم و با تکرار این چرخه پیاده‌روی به عادت ما تبدیل شود!

اما بریم سراغ گامهای ایجاد یک عادت جدید:

گام اول: انتخاب فعالیت

در واقع همان فعالیتی که میخواهیم به عادت ما تبدیل شود. بهتر هست روی یک فعالیت تمرکز کنیم. چون ایجاد چند عادت با هم کار سختی است.
در ضمن بهتر هست در ابتدای راه عادتهای کلیدی رو در خود ایجاد کنیم. مثل ورزش کردن. چون ورزش کردن علاوه بر سلامت جسمانی مزایای بسیار بالای دیگری هم دارد.
یا به جای تلویزیون دیدن، مطالعه را در خود به عادت تبدیل کنیم. چون میتواند روی جنبه های مختلف زندگی ما تاثیر بگذارد.

 گام دوم: تعیین میزان فعالیت:

بعد از انتخاب فعالیت باید تصمیم بگیریم که میزان انجام آن فعالیت را تعیین کنیم. و بهتر هست میزان انجام کار را در ابتدا بسیار کم در نظر بگیریم تا به راحتی آن را انجام دهیم.
مثلا اگر میخواهید عادت کتاب خواندن را در خود پرورش دهید، بهتر است در ابتدا با یک صفحه و حتی یک پاراگراف شروع کنید و هر شب با همین میزان به برنامه مطالعه خود بپردازید.
در اینصورت حتی در خسته‌ترین حالت ممکن نیز به فعالیت خود برای ایجاد عادت مطالعه پایبند خواهید بود.
یا اگر میخواهید به تناسب اندام برسید، اگر فعالیتی که انتخاب میکنید رفتن به باشگاه باشد به احتمال زیاد شکست میخورید.
چون رفتن به باشگاه نیاز به آماده شدن و طی مسیر طولانی و … دارد که باعث مصرف شدن انرژی ما میشود.

گام سوم: انتخاب نشانه

این مرحه بسیار مهم است. و باید به طور دقیق تعریف شود.
به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط