این دو سه روز که به شدت اشتیاق خود را برای نوشتن در وب از دست داده بودم. با دفترم خلوت کردم و هرچی خشم و کینه و بغض داشتم سر اون دفتر بیچاره خالی کردم. انگار که خیلی توپم پر بود و اون حرفهایی که اینجا نمیتونستم بزنم رو به قلب دفتر عزیزم سپردم.
از دیروز رو نویسی از نوشتههای دیگران رو شروع کردم. و سعی میکنم جمله به جمله و با تمرکز جملات و یا ابیات یک شعر رو بنویسم و روی جملات بیشتر فکر کنم
به این صورت سعی میکنم در آینده جملات بیشتری بنویسم. و امیدوارم روزی برسد که بتوانم نوشتههای باارزشتری خلق کنم.