عدم توانایی در مدیریت زمان یا؟

خیلی وقت ها بسیاری از مشکلات و اشتباهات ما خودشان را در قالب ضعف در مدیریت زمان نشان می‌دهند و یا ما آنها را به عنوان ضعف در مدیریت زمان تلقی میکنیم.

و یا حتی ترجیح میدهیم که اینطور تصور کنیم.یک دلیل این موضوع این است که ما به طور ناخود آگاه تمایل داریم در مدیریت زمانی مشکل داشته باشیم تا ضعف خود را در موارددیگر بپذیریم.

به طور مثال بسیاری از آدمها از اینکه بپذیرند دچار تنبلی یا اهمال کاری هستند مقاومت زیادی نشان میدهند.

اما ساده‌تر قبول میکنند که در زمینه مدیریت زمان می‌بایست عملکرد بهتری داشته باشند

یک دلیل مهم برای چنین ترجیحی این است که تصور میکنیم ضعف در مدیریت زمان مسئولیت کمتری را متوجه ما میکند.

تنبلی و اهمال کاری در لایه های زیرین خود دلایل دیگری دارند. مثل کمال طلبی، افسردگی، وسواس فکری و حتی مواردی مانند نداشتن تغذیه مناسب یا مشکلاتی مانند کم کاری تیروئید که با آزمایش ساده قابل تشخیص است. و یا مواردی مثل اختلال نقض در توجه یا بیش فعالی. که همه اینها در صورت لزوم باید بررسی شوند.

یکی از مهمترین مشکلات افرادی که قادر به استفاده و بهره‌برداری از زمان نیستند این هست که اصولا در اکنون و اینجا حضور ندارند یعنی شخص یا در امید و بیم آینده به سر میبرد و یا در غم و حسرت گذشته و یا شاید خاطرات خوش گذشته. کم نیستند آدمهایی که از صبح که از خواب بیدار میشوند تا شب در حال نشخوار فکری هستند و با خیال خود در هر جایی به سر میبرند به جز جایی که در آن به سر میبرند. این افراد در این زمان به سر نمیبرند که بتوانند آن را مدیریت کنند.

یا در مورد افسردگی، خیلی از افراد فکر میکنند فرده افسرده کسی هست که از صبح تا شب به خودکشی فکر میکند در حالی که لزوما اینگونه نیست.کم نیستند افرادی که یکی از طیف های مختلف و وسیع افسردگی عملکرد آنها را مختل کرده و خودشان هم ار آن بی‌خبر هستند. و احتمالا روی افسردگی خود برچسب های مختلف زده‌اند وبا آن کنار آمده‌اند.

حتی نقش تغذیه را نیز نمیتوان نادیده گرفت.

خوردن برخی از غداها چنان باعث کرختی جسم و جان انسان میشود که توان عملکرد بهینه را به شخص نمیدهد

گاهی ما دچار ترس از آغاز هستیم و یا دچار ترس از پایان.

وقتی کاری را شروع نکرده‌ایم از میزان توانایی خود در انجام آن کار بی خبر هستیم. عموما تصور میکنیم در انجام آن کار تونایی بالایی  داریم و به طور ناخودآگاه با به تعویق انداختن آن کار این تصور شیرین را به مواجه تلخی احتمالی ولی واقعی انجام دادن آن کار ترجیح میدهیم.

مثلا تصور میکنیم که ورزشکار خوبی هستم و قدرت بدنی خوبی دارم اما به عمد از رفتن به باشگاه امتناع میورزم تا با واقعیتی خلاف تصورم مواجه نشوم. این‌ها همگی در ناخودآگاه ما رخ میدهند.

گاهی به طور ناخودآگاه از به پایان رساندن برخی کارها  و پروژه ها طفره میرویم. پرا که تا زمانی که ان کارها را به پایان نرسانده ایم در مورد نتیجه آن کارهای میتوانیم تصورات خوبی باشیم. در حالی که میدانیم با به پایان رساندن  کار با آن واقعیت روبرو شویم که ممکن است با تصوری که ما داریم مغایرت داشته باشد.

به طور مثال من در حال نوشتن یک کتاب هستم. تا زمانی که نوشتن آن کتاب را تمام نکرده‌ام تصور میکنم آن را به هر ناشری شنان دهم آن را قبول میکند اما به طور ناخودآگاه تمام کردن کتاب را به تعویق می‌اندازم

در مورد این چنین مواردی که به روانشناسی و تغذیه و فیزیوولژی ما مربوط میشود میتوان ساعت ها صحبت کرد اما از کجا باید بفهمیم که ما در مدیریت زمان مشکل داریم یا مشکلات دیگری داریم که آنها را خواسته یا ناخواسته در پشت عنوان ضعف در مدیریت زمان پنهان میکنیم.

مدیریت زمان مجموعه‌ای از آگاهی ها است. و البته ماهیت مهارتی هم دارد. اگر علی رغم آگاهی از روشهای مدیریت زمان هنوز عملکرد مناسبی نداریم. دو علت میتواند داشته باشد:

یا هنوز به مقدار کافی با انجام و تکرار تکنیک ها در مدیریت کردن زمان خود ماهر نشده ایم. که در اینصورت نیاز به زمان داریم.

ولی اگر علی رغم گذر زمان هنوز در مدیریت زمان مشکل داشته باشیم، شاید وقتش رسیده که عمیق‌تر باشیم و ریشه های مشکل را د رجنبه های دیگر زندگی و وجود خود جستجو کنیم.

تا زمانی که این زیر ساخت ها آماده نباشند. دانستن هر تعداد  تکنیک مدیریت زمان و خواندن هر تعدا کتاب در مورد مدیریت زمان و به کارگیری هر تکنیکی  نمیتواند کمکی به ما بکند.
بهتر است بعد از یادگیری حتما عملکرد خود را تحت نظر داشته باشید و اگردر اجرای این تکنیک ها با مشکل روبرو بودید حتما موارد بالا را مد نظر داشته باشید و دوباره مرور کنید
تغذیه تاثیر بسیار زیادی در عملکرد ما دارد. حتما با مراجعه به یک متخصص تغذیه برنامه غذایی داشته باشید که جسم شما بیشترین بازده را داشته باشد.
بسیار این تاثیر واضح است.
اگر احساس میکنید که یک فرایند ذهنی و روانی باعث اخلال در عملکرد روزانه شما شده حتما با یک روانشناس صحبت کنید کم نیستند مشکلات کوچکی که به سادگی قابل حل هستند اما وجودشان باعث ایجاد مشکلات بسیار بزرگی میشود.
به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط