نویسندهای به نام جوزف روتمن حدود نیم قرن پیش در ابتدای کتاب خود چنین تقدیمنامه ای آورده است:
تقدیم به همسرم مارگانیت
و فرزندانم اِلا رُز و دنیل آدام
بدون آنها این نوشتن کتاب دو سال زودتر به پایان میرسید.
روزهایی که مدرسه تعطیل است و امیر و رزناز خانه هستند جوزف روتمن را به خوبی درک میکنم. قبلتر گفته بودم که شنبهها روز بازدهی عالی من هست و در این روز به تنهایی در خانه میتوانم بازدهی بسیار بالایی داشته باشم. اما متأسفانه وقتی در خانه تنها نیستم به هیچ عنوان تمرکز خوبی بر روی کارها ندارم و همین باعث ناراحتی عمیقی در من میشود.
شاید فکر کنید من مادر یا همسر بیرحمی هستم اما زود قضاوت نکنید. من از لحاظ روحی برای انجام کارهای عمیق و دقیق نیاز به ساعات طولانی تنها ماندن دارم.
درست است که امروز اولین وبینار آنلاین شش صبحی خودم را برگزار کردم اما هنوز به قدر کافی از خودم راضی نیستم. باید محتوایی ضبط میکردم اما هنوز موفق به این کار نشدم. نباید سخت بگیرم باید بروم جلوی دوربین و سرایط را برای یک ضبط عالی فردا که از مدرسه برمیگردم آماده کنم.