عجیب است واقعا!
هیچ کاری از دستم بر نمیآید!نمیتوانم برای خودم کاری کنم!
عجیب است واقعا
زندان بس تاریک و عجیب است و دیوارها بس بلند و دست نیافتنی!!
خانه » نوشتههای من » چهارمین روز از خرداد
عجیب است واقعا!
هیچ کاری از دستم بر نمیآید!نمیتوانم برای خودم کاری کنم!
عجیب است واقعا
زندان بس تاریک و عجیب است و دیوارها بس بلند و دست نیافتنی!!
معلمی را از سالها پیش شروع کردهام اما هنوز به طور کامل معلمیکردن را نیاموختهام. هر روز تلاشم این است که بیشتر یاد بگیرم و هر آنچه یاد میگیرم را بیشتر در اختیار دیگران قرار دهم. اشتیاق یادگیری و یاددهی هست که به زندگی من معنا میبخشد. آموزش معنای زندگی من است و آرزوی قلبیام بهبود وضعیت آموزش در کشورم میباشد.