امروز اول مرداد است. دوشنبه هست و مثل هر شروع ماه یا هفته یا سالی آدم دلش میخواهد دنیا را تغییر دهد.
برنامهریزی کند و تصمیمات جدی بگیرد.
من هم هیچ وقت از این روال دوری نکردهام و همیشه اشتیاق روز اول هفته یا ماه یا سال من را در برگرفته است.
نمیدانم چرا امروز که اول ماه هست با احساس سنگینی از خواب بیدار شدم. انگار که چیزی داشت به من میگفت کمی بیشتر بخواب و زندگی را ول کن.
سبک زندگی این روزها که نمیتوانم تغییرش دهم اجازه نمیدهد شبها به موقع بخوابم و این باعث میشود عادت سحرخیزی خود را از دست بدهم. برای همین است که منتظر پاییز هستم، منتظر روزهای خنک و شبهای آرام.
همین چند دقیقه پیش که سرفیسم را باز کردم تا اولین نوشته مرداد ماه را بنویسم. صفحهای از روز نوشتههای محمدرضا شعبانعلی ظاهر شد. از دیروز که داشتم آن صفحه را مطالعه میکردم باز مانده بود.
صفحه را رفرش کردم پایینتر آمدم و دیدم که بله محمدرضا ادامهی نوشته را نیز پست کرده است.
نوشته در سه نوبت تکمیل شد و مانند یک مینی سریال کوتاه جذاب در این سه روز من را سرگرم کرد.
البته نه سرگرمی فقط!
در تمام اتفاقاتی که برای او در این روز اتفاق افتاده بود انگار درسی داشت برای من.
محمدرضا ماجرای یک روز را آنچنان شیرین و دلپذیر تعریف کرده است که در تمام آن نوشته احساس میکردم با او هم قدم هستم. بوی عطرش را احساس میکنم. او را با لباس رسمی و کفشهایی که به قول خودش برای پیادهروی مناسب نبودند، با رنگ قهوهای و به قدری تمیز که میتوان تصویر آسمان را رویشان دید، تصور میکردم.
حتی آن لحظه که جلوی کافه ای که گوشیاش را دزدیده بودند توقف کرد. عطر قهوه تمام فضای ذهنم را پر کرد.
کاملا اشتیاق نشستن بر روی نیمکت سیمانی یک بوستان کوچک و ورق زدن کتابهای جدیدش را احساس کردم. انگار که خودم در چنین وضعیتی باشم. حتی بوی کاغذ کتابها در فضای ذهنم پیچید و بیصبر شدم برای اینکه برسم خانه و کتابها را مطالعه کنم.
به خودم قول دادم ماجرای هر روز را با این شفافیت و با تمام جزئیات در دفترم ثبت کنم.
به خودم قول دیگری نیز دادهام؛ قول نوشتن هر روز در این وبلاگ. برای اینکه به این موضوع متعهد بمانم باید زمانی هم برای این کار مشخص کنم و به نظرم هر روز صبح بلافاصله بعد از بیدار شدن بهترین زمان برای این کار هست. حتی اگر شده یک خط در هر روز خواهم نوشت و باید در پایان این ماه ۳۱ نوشته در اینوبلاگ منتشر شود.
بروم بسته هایی که قرار هست امروز پست شوند را آماده کنم و برای عزیزانی که کتاب کار فیزیک دهم و یا کتاب فراتر از فیزیک من را خریداری کردهاند ارسال کنم.