۳۲دندان ذهن و عقل من

داستان از شنیدن فایل ضبط شده‌ی یکی از جلسات نویسنده‌ساز شروع شد. شاهینِ دنیای نویسندگی چنین گفت در میان صحبت‌های شیرین و دلنشینش:

 

جسم دندان دارد. ذهن هم دندان دارد، یا باید داشته باشد. خوراک ذهن اطلاعات است. داده را باید جوید تا به دانش و مهارت تبدیل شود. دندان ذهن کتاب است. ۳۲ کتاب (قدری کم‌تر یا بیشتر). ۳۲ کتاب که ابزار اندیشیدن تو هستند. کتاب‌هایی که جهان‌بینی‌ات را می‌سازند.

همان‌طور که دندان جسم با یک بار مسواک زدن از گزند پوسیدگی در امان نیست، این ۳۲ کتاب را باید بارها و بارها خاند. یک بار خاندن فرقی با نخاندن ندارد.

 

و شنیدن همین عبارات همان و سرگشته و حیران شدن من همان.

 

انگار که من در تمام این سالها بی‌توجه به دندانهایم بوده‌ام و هیچ به یاد نداشته‌ام که دندانهای قابلی در دهان ذهن خود ندارم.

همین است که گاهی زندگی بدون اینکه به خوبی جویده شود در گلویم باقی می‌ماند و راه نفس کشیدنم را می‌بندد.

 

باید دانه به دانه، به دنبال دندانهایم بگردم و خوب تیزشان کنم. باید کتابهای خوب خودم را پیدا کنم و چندین و چندبار آنها را بخوانم. به سان کتاب شازده کوچولو که هزاران بار خواندمش و باز وقتی به سراغش می‌روم یا با صدای احمد شاملو به داستانش گوش می‌دهم، برایم تازگی دارد.

شروع می‌کنم به نوشتن لیست ۳۲ کتاب مهم زندگی‌ام؛ درد کامل نبودن این لیست من را به خواندن بیشتر وادار خواهد کرد.

۱- شازده کوچولو

۲- گلستان سعدی

۳- ذهن کامل نو

۴- تئوری انتخاب

۵- پاییز پدرسالار

۶-بیگانه

۷-بادبادک‌باز

۸-آناکارنینا

۹-مارچ

۱۰-داستانهای شاهنامه

۱۱-جز از کل

۱۲- وقتی نیچه گریست

۱۳-درمان شوپنهاور

۱۴- تفکر سریع و کند

۱۵-حق نوشتن

۱۶-هنر همچون درمان

۱۷-جنگل نروژی

۱۸-غزلیات سعدی

۱۹-بیش یادگیری

۲۰-شهامت تدریس

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط