امروز شروع کردم به گوش دادن کتاب صوتی درمان شوپنهاور
از همون چند دقیقه اولجذب داستان شدم.
راستش در صفحه اول پادکست خوان اسم نویسنده کتاب را که دیدم بلافاصله روی تبلیغ کلیک کردم و وارد پادکست یا به عبارت بهتر کتاب صوتی مورد نظر شدم.
نویسنده کتاب اروین. د یالوم هست. خاطره ای که چند سال پیش از خواندن کتاب «وقتی نیچه گریست» یالوم در ذهنم ثبت شده باعث رغبت بیشتر برای شنیدن این کتاب صوتی شد. و تا این لحظه که دارم این نوشته رو مینویسم از کار خود راضی هستم.
و البته به زودی کتاب کاغذی را هم تهیه خواهم کرد تا مطالعه جملات بی نظیر کتاب را با بوی کاغذ و لذت خواندن کتاب کاغذی ترکیب کنم.
راستش کتاب برای من سنگین هست و با یکبار گوش دادن نمیتوانم موضوع را به خوبی درک کنم و مجبور میشوم دو یا سه بار هر بخش را گوش بدهم.
ولی چون بیشتر اوقات در حین کار کردن گوش میکنم هراس این را دارم که جملات ناب و خاص این کتاب را فراموش کنم و برای همین تصمیم گرفته ام برخی از جملات را در دفتر خود ثبت نمایم. شاید وقتی به حد مطلوب رسیدند آن جملات را با شما نیز به اشتراک بگذارم.
درست در همین لحظه که تصمیم گرفتم مجموعه ای از جملات این کتاب رو جمع آوری کنم و با شما به اشتراک بگذارم، به سرم زد که به سایت متمم هم مراجعه کنم و ببینم اصلا چیزی در مورد این کتاب یا نویسنده اش نوشته اند یا نه؟
و از دیدن صفحه ای که گزیده جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست را در آن یافتم شگفت زده و بسیار ذوق زده شدم. و مدتی مشغول خواندن آن متن و البته نظراتی که زیر مطلب درج شده بود شدم.
خیلی خوشحال شدم که متمم هم به این موضوع پرداخته و مصمم شدم بعد از خواند کامل کتاب من هم زیر آن نوشته نظر خودم را درج کنم و از آنجا که نوشتن در متمم اصول و قواعد خاص خودش را دارد باعث میشود با نگاهی ظریف و عمیق به مطالب کتاب نگاه کنم و سعی کنم درک خود را از مطالب کتاب کامل تر کنم.
از این لینک میتونید مطلب متمم در مورد یالوم را بخوانید.