بهترین قصه گو برنده است

یک کتاب دیگر در مورد اینکه چگونه حرفهایی بزنیم که در دید دیگران نامرئی نباشیم!

من همیشه فکر میکنم سخنران خوبی نیستم و در جمع نمیتوانم خودی نشان دهم زیرا که حرفهای جذابی نمیزنم. از اینکه گاهی وسط حرف زدن متوجه میشوم کسی به حرفهایم گوش نمیدهد احساس یاس و ناامیدی میکنم و به آرامی صدایم را میدزدم!

تنها حرفهایی که میتوانم بزنم و دیگران را شگفت زده کنم در مورد آسمان و شگفتیهای علم نجوم است. و دلیل موفقیتم در این مورد نیز برمیگردد به شگفت انگیز بودن خود ماجرا و شور و اشتیاقی که خودم برای این موضوع نشان میدهم و البته مطالعات فراوانی که سعی میکنم در این زمینه داشته باشم.

خوب سخن گفتن و سخن خوب گفتن برای من که با آموزش و یادگیری درگیر هستم بسیار مهم هست. مخصوصا اینکه در حال تدریس موضوعی هستم که خیلی ها علاقه زیادی به آن ندارند من را بیشتر ترغیب میکند تا در زمینه یادگیری مهارتهای بهتر سخن گفتن و قصه گویی بیشتر تلاش کنم. به طوری که بتوانم بر دیگران تاثیر خوبی بگدارم و بتوانم نظر آنها را برای شنیدن صحبت هایم جلب کنم.

 

در روزهای اخیر دو یا سه کتاب را مطالعه میکنم که تقریبا از لحاظ مفاهیم به هم شبیه هستند و ایده ی اصلی آنها این است که چه چیزهایی بگوییم که هم جذاب باشند و هم تاثیر عمیقی بر شنونده یا خواننده بگذارند.

یکی از این کتاب که باز هم از نشر آریانا قلم تهیه کرده ام، کتاب «بهترین قصه گو برنده است» میباشد که مطالب آن بسیار شبیه کتاب «ایده عالی مستدام» میباشد.

در ابتدای این کتاب نوشته شده است:

چطور با قصه کسب و کارتان را رونق دهید.

اما طبق معمول برویم سراغ تعدادی از جملات این کتاب که من در مطالعه اولم زیر آنها خط کشیده ام:

  • زبان دهنی همان قصه است. قصه یعنی این که افراد چه تفسیری از چیزهای خوب یا بد، مهم یا غیر مهم، امن یا خطرناک دارند و چطور کسی را «خودی» یا «غیرخودی» میدانند.

 

 

  • قصه گویی کمک میکند افراد از جهات مختلف به موضوع نگاه کنند و در نتیجه بتوانند برداشتی را که از «واقعیات» شما دارند از نو تفسیر کنند.

 

  • توانایی دیدن و درک عمیق تفسیرهای مختلف شما را باهوش‌تر میکند.

 

  • دیدگاه شخصی شما معنا را تغییر میدهد. معنا از حقایق قدرتمندتر است.

 

  • وقتی میفهمیم که دو (یا هفت یا نود و پنج) تفسیر مختلف، بسته به زاویه دید ما به مسئله ای، ممکن است «درست» باشند، میتوانیم از بیشتر بحث های بیهوده خودداری کنیم.

 

  • قصه گویی در یک فضای کاری میتواند احساسات مربوط به تصمیمات شخصی را که مدت هاست نادیده گرفته شده بیدار کند، طوری که باعث تعجب و ترس افرادی شود که خود را متقاعد کرده بودند احساسات اهمیت ندارد.

 

  • با ملایمت رفتار کنید. قصه وسیله بسیار قدرتمندی است وقتی قصه های جدیدی میگویید زاویه دید جدیدی به مردم میدهید؛ این یعنی این که شما معنا، رفتارها و در نتیجه آینده را تغییر میدهید.

 

  • اگر نفس میکشید پس قصه گو هم هستید. نه تنها قصه گو هستید بلکه قصه گوی با استعدادی هم هستید.

 

  • کنجکاوی شما باعث میشود که توجه تان به این جلب شود که در سر دیگران چه میگذرد و چه چیزی برایشان مهم است.

 

  • اعتماد به نفس بیش از حد (که به آن تکبر و خود بینی هم میگویند)نقطه مقابل کنجکاوی است و قصه گو را به آدمی تبدیل میکند که دائم پند و اندرز میدهد و کسل کننده و بی ملاحظه است.

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط