وقتی قرار است در باره مدیریت زمان صحبت کنیم، لازم است تا درک درستی از زمان و ارزش آن داشته باشیم.
به عبارت دیگر برای داشتن عملکرد درستی در مورد زمان، باید ذهنیت درستی نسبت به زمان داشته باشیم.
این ذهنیت پیش نیاز اساسی و بسیار مهم مدیریت محسوب میشود.
اطراف ما پر از مدیرانی است که میخواهند اموری را مدیریت کنند که تصور درستی از آن امور ندارند و به همین دلیل تصمیمات و اقدامات آنها بیشتر از آنکه سبب رسیدن به نتایج دلخواه شود باعث ایجاد مشکلات و معضلات بیشتر میشود.
کسی میتواند پول خود را به خوبی مدیریت کند که ذهنیت درستی نسبت به پول داشته باشد.
کسی میتواند ازدواج و رابطهای که در آن هست را به درستی مدیریت کند که ذهنیت درستی نسبت به ازدواج و رابطه عاطفی داشته باشد.
و کسی میتواند زمان خودش را به درستی مدیریت کند که ذهنیت درستی نسبت به زمان داشته باشد.
و کسی که این ذهنیت را داشته باشد میتواند با سادهترین تکنیکها زمان خودش را مدیریت میکند. و کسی که این ذهنیت را نداشته باشد، دهها تکنیک و برنامه نیز نمتواند به او در امر مدیریت کمک نماید.
ذهنیت زیر بنای اصلی مدیریت زمان است.
زندگی ما و بودن و وجود ما چیزی جز زمان ما نیست. یک لحظه چشمان خود را ببندید و دوباره این جمله را با خود تکرار کنید.
این یک حقیقت کاملا بدیهی و البته مهیب است.
معمولا این بدیهی بودن باعث میشود ما هیبت این حقیقت را فراموش کنیم.
از این گزاره به سادگی میتوان گزاره دیگری نتیجه گرفت و آن این است که کیفیت ما و کیفیت وجود ما چیزی جز کیفیت زمان ما نیست.
هرچقدر زمان با کیفیتتری داشته باشیم زندگی با کیفیتتری را تجربه خواهیم کرد.
زمان مهمترین و باارزش ترین سرمایه زندگی ما است.
شرط استفاده از هر سرمایه دیگری داشتن سرمایه زمان است.
اگر زمان نداشته باشیم نمیتوانیم از پول خود بهره ببریم.
اگر زمان نداشته باشیم نمتوانیم از سلامتی خود بهرهمند شویم.
اگر زمان نداشته باشیم نمیتوانیم از روابط عاطفی و اجتماعی که داریم بهرهمند شویم.
تمام این موارد را میتوان تحت عنوان نقش زمان در بهرهمندی تعبیر کنیم.
بدون داشتن زمان بهرهمندی از هر داشته دیگری ناممکن است.
از منظر دیگری دستیابی به هر دستاورد دیگری بدون داشتن زمان ناممکن است.
بدون داشتن زمان نمیتوانیم از تواناییهای خود برای رسیدن به موفقیت استفاده کنیم.
بدون داشتن زمان مهم نیست ما چه استعداد یا امکانات یا ارتباطاتی داریم.
بدون داشتن زمان دستیابی به هر هدفی علی رغم داشتن تمام داشتههای مورد نیاز دیگر، ناممکن است.
کنترل پذیری و تغییر پذیری زمان هم بسیار مهم است. تمام پارامترها و ویژگی ها شخصی و اجتماعی ما آدم ها به دودسته تقسیم میشوند
پارامترهایی که قابل تغییر نیستند و در نتیجه خواست و اراده ما نمتواند آنها را تغییر دهد. مثل محل تولد و خانواده و فرهنگی که در آن رشد کردیم و تمام ویژگیهای ژنتیکی ما که میتوانند در میزان موفقیت ما تاثیرگذار باشند.
پارامترهایی که قابل تغییر هستند. مانند میزان تلاش و شیوه تفکر و نگرش ما قابل تغییر هستند.
واقعیت این است که پارامترهای دسته اول روی پارامترهای دسته دوم هم تاثیر دارند و پس نمیتوانیم این پارامترها را صد در صد قابل تغییر فرض کنیم.
مثلا خانواده ما بر روی میزان تلاش ما و تصمیم های ما تاثیر دارد.
هر دو دسته این پارامترها بر روی سرنوشت ما مؤثر هستند و در موفقیت و عدم موفقیت ما برای رسیدن به اهداف نقش بسزایی دارند.
و زمان یکی از معدودترین و البته محدودترین داشتههای قابل کنترل ما است. و این یکی دیگر از جنبههای بسیار مهم زمان است.
مقایسه کردن موقعیت آدمها باهم اشتباه است چون نقطه شروع و داشتههای اولیه همه ما باهم متفاوت است اما اگر دو نفر را با ویژگیهای یکسان در نظر بگیریم میتوان گفت وجه تمایز اینها به دلیل نحوه استفاده آنها از زمان میباشد.
بین افرادی که از همه نظر در سطح مشابهی قرار دارند، این نحوه استفاده از زمان است که میزان موفقیت آنها را نشان میدهد.
هر کدام از ما در هر شرایطی که به سر میبریم دستاوردهای یکسال آینده ما و جایگاهی که در یک سال آینده به آن خواهیم رسید به هیچ پارامتر دیگری بیشتر از نحوه استفاده ما از زمان بستگی ندارد.