کاری که بایدانجام بدی انجام بده

بهترین تعریف از انضباط شخصی این است: کاری که باید انجام دهی، انجام بده چه بخواهی چه نخواهی، چه حالش را داشته باشی و چه نداشته باشی و فراتر از آن چه آن حال را دوست داشته باشی و چه دوست نداشته باشی.

انضباط شخصی حاکم کردن خرد و عقلانیت بر تمام امیال و خواسته‌های دیگر است.

دست یابی به موفقیت و دستاوردهای بزرگ بدون انضباط شخصی ممکن نیست. هر برنامه‌ریزی برای رسیدن به هر دستاوردی داشته باشیم، انضباط شخصی تضمین کننده پاینبدی و عمل کردن ما به آن برنامه‌ها است.

بدون وجود چنین تضمینی ما به راحتی تحث تاثیر خواسته ها و  امیال و شرایط درونی و بیرونی خودمان قرار میگیریم و خودمون قرار میگیریم و از پایبند بودن و عمل کردن به هرگونه برنامه ای باز میمانیم.

هرچقدر مسیر رسیدن به هدف طولانی تر باشد نقش انضباط شخصی هم پررنگ‌تر می‌شود.

انضباط شخصی آن جایی که موفقیت تبدیل به مسابقه ماراتن شده نقش کلیدی در رسیدن به نقطه پایان دارد.

انضباط شخصی تضمین کننده رعایت تمام نکات و ضرورت‌های مربوط به مدیریت زمان است.

یکی از عواملی که مانع داشتن انضباط شخصی میشود ترجیح دادن لذت‌های زودگذر به منافع و مصالح بلند مدت است.

ما معمولا اونجایی انضباط شخصی را کنار میگداریم که قرار است رنجی را از خود دور کنیم یا قرار است خود را به لذتی برسانیم.

 

مثلا خسته‌ایم و حاضریم رنج کار کردن را به جان نخریم.

یا هنگام عمل کردن به برنامه یا از درون میل به انجام کارهای لذت بخش‌تری در ما ایجاد می‌شود ویا از بیرون انجام چنین کارهایی به ما داده میشود و ما ترغیب به انجام آنها می‌شویم.

یا از طرف دوستی پیشنهاد رفتن به سینما دریافت می‌کینم اینجا همون جایی هست که عیار ما در انضباط شخصی و پایبندی مشخص می‌شود.

اگر درون مایه اصلی انضباط شخصی را آوردگاه رنج‌ها و لذت‌ها بدانیم و پیش از اینکه به سراغ هر تکنیکی برای انضباط شخصی برویم به درون خودمان رجوع کنیم و با تامل و تعمق بیشتر به شناخت بیشتر این درها و رنج‌ها و چگونگی رویایی و مواجه خودمان با آنها فکر کنیم.

مدیریت کردن زمان مدیریت کردن لذت‌ها و رنج‌ها است.

این جمله به قدری به خوبی پایبند بودن به انضباط شخصی را بیان میکند که باید به آن توجه کنیم.

یکی از مهمترین آموزه‌هایی که بارها در ندگی خود و دیگران تجربه کرده‌ام ای است :

موفقیت ما بیشتر از انکه نتیجه کارهایی باشد که میکنیم نتیجه کارهایی است که نمیکنیم.

ما بیشتراز آنکه  به کارهایی که میکنیم تمرکز کنیم  میران موفقیت خود را روی آنها ارزیابی کنیم

لازم است روی کارهایی که نمیکنیم تمرکز کنیم. بهتر است اینجا به روش میکلانژ عمل کنیم.

کارهایی که نباید بکنیم همان اضافه هایی هستند که حاضر به تراشیدن و جدا کردن آنها از پیکره زندگیمان نیستیم.

بارها با افرادی روبرو شدیم که تصور میکنند علت عدم موفقیتشان این است که نمیدانند چه کارهایی را باید انجام دهند یا کارهایی که میدانند باید انجام دهند چگونه انجام دهند.

مشکل آنها کارهایی که انجام نمیدهند نیست؛ بلکه کارهایی هست که انجام میدهند. همان اضافاتی که باید حذف شوند تا مجالی برای انجام کارهای اصلی و مفید در روز باز شود.

مشکل اصلی مطالعه نکردن نیست، مشکل صرف کردن وقت مطالعه به گشت و گذار در شبکه های اجتماعی است.

فردی که هر روز لذت بالا و پایین کردن پست های اینستاگرام را به رنج مطالعه و یادگیری  زبان ترجیح میدهد. از یادگیری زبان باز میماند.

اگر از آن شخص در مورد چرایی برنامه‌اش بپرسیم ممکن است دلایل دیگری مثل اینکه هنوز زمان مناسب پیدا نکرده‌است بیان میکند.

به کارهایی که نمیکند ولی میخواهد انجام دهد توجه میکند. این شخص اگر زمان  دسترسی به شبکه های اجتماعی را محدود کند،حتما فرصت مناسب برای یادگیری زبان به دست می‌آورد.

اگر یادگیری زبان را با منابعی که دارد آغاز کند یا همان منابع یادگیری را ادامه میدهد و یا منابع مناسب را پیدا میکند.

انضباط شخصی استقامت و پایداری ما در کشاکش باید و خواسته‌ها است.

دقیقا در هر بزنگاهی کارهایی که باید انجام دهیم را بر کارهایی که میخواهیم انجام دهیم ترجیح دهیم. من باید مطالعه کنم اما میخواهم تفریح کنیم.

در چنین بزنگاه‌هایی نبردی در مغز ما آغاز میشود و دقیقا اینجاست مشخص میشود عیار ما چقدر است.

برای پیروزی در این نبرد باید لشکر آرای خوبی باشیم. باید هنر این جنگ را بلد باشیم. این نبرد از همون ابتدای صبح که از خواب بیدار می‌شویم یا انتهای شب که دوباره به خواب میرویم، بارها در مغز ما شکل میگیرد.

هر چه بیشتر در این نبرد پیروز شویم برای نبرد‌های بعدی اعتماد به نفس و انگیزه بیشتری می‌بابیم و هرچقدر بیشتر شکست بخوریم شاید پیروزی‌های بعدی برای ما دشوارتر می‌شود.

به یاد داشته باشیم:

مدیریت کردن زمان مدیریت کردن رنج‌ها و لذت‌ها است.

لیستی از کارهایی که نباید انجام دهید بنویسید و هر روز که موفق به انجام ندادن آن نشدید روبروی آن علامت بزنید و این کار را چهل روز ادامه دهید.

لیستی از کارهای که باید زمان انجام آن کارها را کمتر یا محدود کنید، تهیه کنید و مثل مورد قبلی تا چهل روز آنها را بررسی کنید.

لیستی از دستاوردهایی که با رسیدن به موفقیت به آنها میرسید تهیه کنید و جایی که دسترسی به آن ساده و سریع باشه داشته باشید.

هر وقت که وسوسه شدید انضباط شخصی را کنار بگذارید و لذت‌های زودگذر را به آن منافع ترجیح دادید به لیست نگاه کنید تا متوجه شوید با تن دادن به آن منافع خودتان را از چه نعمتها و دستاوردهایی محروم میکنید.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط