امروز یکشنبه ۱۷ تیر هست. رزناز داره به یک کانال یوتیوبی که راجع به گرامر زبان انگلیسی صحبت میکنه، نگاه میکنه.
هوا حال عجیب و غریبی داره و اصلن مشخص نیست که تکلیفش چی هست. مثلا وسط آ،تاب سوزان و طاقت فرسای امروز یهو دلش خواست که بباره و سریع همه جا رو خیس کرد. در حالی که به طور برق آسایی تمام باران بخار شد و رفت هوا.
الان هم باد شدیدی داره میوزه و در و پنجره رو به هم میکوبه. درسته که صدای اون خانم مدرس داره تو گوشم میپیچه و حواسم رو پرت میکنه ولی دلم میخواد بنویسم. پس اگر دیدید که جملاتم پس و پیش میشن و معنی و مفهومشون رواز دست میدن بدونید که دلیلش چی هست.
امروز تصمیم گرفتیم که با جدیت برای یادگیری زبان اقدام کنیم و چون قرار هست کلاسهامون از فردا به صورت فشرده برگزار بشه رزناز احساس مسئولیت شدیدی بهش دست داده و داره تلاشش رو میکنه که فردا سر کلاس خودی نشون بده.
از این احساس مسئولیتش خیلی خوشم اومد و دوست دارم بیشتر تشویقش کنم برای این عملش.
همین نیم ساعت پیش داشتم فایلهای صوتی دورهی آموزه نویسی شاهین کلانتری را گوش میدادم که تمرینش روانجام بدم. و متوجه شدم پیش تمرین کلاس، مشخص کردن ۲۰ کلمه کلیدی هست که میخواهیم در مورد آنها مطلب آموزشی بنویسیم.
ولی با توجه به سر و صدایی که در خونه هست نمیتونم تمرکز کنم و خوب بنویسم. اما همین تمرین انگیزه ای میشه برای من برای نوشتن بیشتر و دقیق تر در سایت آموزشیام.
میخواهم راجع به یادگیری فیزیک و تدریس اون و همچنین عوامل مهم و موثر برای تدریس اثربخش فیزیک بنویسم. به نظرم همین مورد آخر باعث میشه حیطه هایی مثل نظم و برنامه ریزی، هدف گذاری، هوش کلامی و … هم در نوشتههام ظاهر بشه. قبل از همه چیز باید هدفگذاری دقیقتری انجام بدم و راجع به اینکه در کدام شبکه میخواهم محتوای خودم رو منتشر کنم فکر کنم.
یک تکلیف مهم دیگر هم از دوره آموزشی قبلی باقی مانده که باید آن را به سرانجام برسونم و بیشتر راجع بهش فکر کنم.
فردا روز پر کاری در پیش دارم و باید امشب یک برنامه ریزی دقیق براش داشته باشم.