این روزها که ویدیوی اعتراف مجتبی شکوری دارد دست به دست میشود و انواع نظرات مثبت و منفی در موردش مثل نقل و نبات در شبکههای اجتماعی پخش میشود، میخواهم اعترافی بکنم.
البته من تابه حال نه از سهمیهای استفاده کردهام و نه راجع به دستاوردهایم دروغی گفتهام و این اصلا تقصیر من نیست که در حال حاضر دو نفر به نام زهره آقامحمدی در حال تدریس فیزیک در ایران هستند.
نمیدانم چندتا زهره آقامحمدی دیگر در کشور وجود دارد اما حتما برای شما هم بسیار عجیب است که در حال حاضر دو تا از آنها دارند در دو شهر مختلف فیزیک تدریس میکنند، برای آزمونهای یکسان سؤال طرح میکنند و خیلیها اصلن از این موضوع خبر ندارند.
آیا این موضوع مشکلی دارد؟ بله مشکلش اینجاست که من در شبکههای اجتماعی بسیار فعالتر هستم و گاهی برای آزمونهای قلم چی و ماز و … سؤال طرح میکنم اما دیگری بیش از حد برای این آزمونها سؤال طرح میکند و اصلن در هیچ شبکه مجازی فعالیت نمیکند. و همین باعث میشود دیگران فکر کنند ما یک نفر هستیم و کسی که از عهده این همه کار بر میآید باعث ایجاد حس ناکافی بودن در آنها میشود.
نمیدانم آیا در این امر من مقصر هستم یا نه. ولی تا حد ممکن برای کسانی که به من پیام دادهاند و در این مورد پرسیدهاند کاملا صادقانه موضوع را توضیح دادهام. و وجدانم از این بابت آسوده هست.
جالب این که من و همنامم همدیگر را از طریق محتوایی که من در تلگرام نشر میدادم پیدا کردهایم و حتی باهم صحبت نیز کردهایم. خیلی عجیب است آدم به یکی پیام دهد که دقیقا هم نام خودش هست.
اوایل که این اسم داشت بر روی دفترچههای کانون درج میشد و دانش آموزانم با خوشحالی دفترچه را می آوردند و نشانم میدادند، من با تمام وجودم این را نفی میکردم و میگفتم؛ این که سوالات را طراحی کرده من نیستم. اما بعدش مینشستم و برای خودم رویابافی میکردم و در یکی از این داستانها شخصیت عاشق سینه چاکی را متصور شده بودم که عاشقانه من را دوست دارد و به همین دلیل سؤال طرح میکند و برای قلمچی میفرستد ولی با نام من آنها را ارائه میدهد.(ایموجی خندهی شدید)
حتی برای خودم هم چنین احتمالی که کسی همنام من باشد و تازه فیزیک را به خوبی من تدریس کند به طوری که بتواند سوالهای خوب طراحی کند بسیار ناچیز بود.
چند بار به سایت کانون پیام دادم که من هم میخواهم طراح سؤال شوم اما خبری نشد. تا اینکه به یمن کرونا و فعالیت در شبکههای اجتماعی کمکم پیشنهاد طراحی سؤال از آزمونهای مختلف به سمت من سرازیر شد و توانستم در جمع طراحان و حتی مولفان سؤالهای فیزیک آزمونهای کانون و ماز قرار بگیرم. اوایل برایم کار سخت و جانکاهی بود اما بعد از چند سال فعالیت مستمر و طراحی سوالات متنوع و البته همکاری با استاد شهریای و استاد مصلایی و آقای حسن محمدی برای کتابهای فیزیک شگفتانگیز دهم و زیر ذرهبین یازدهم و کتاب آزمونیوم مهرو ماه و البته همکاری برای ویرایش سوالات کتاب کلاسینو و خیلی سبز حالا این کار برایم سادهتر شده است.
شاید اگر اسمم زهرا آقامحمدی بود نمیتوانستم این کارهای اخیر را انجام دهم…
ولی به عقب که نگاه میکنم و فعالیتهای دوسال اخیرم را میبینم متوجه میشوم در این همکاریها بی تاثیر نبودهاند و من هیچ تقصیری در این ماجرا که دوستی دیگر هم نام من در حال طراحی سوالهای خوب برای فیزیک هستند ندارم.
پ.ن: من مجتبی شکوری را زیاد دوست نداشتم و این اعتراف بیشتر از قبل حسم به او را تقویت کرد. ولی گاهی به حرفهایی که میزد گوش میدادم و خواهم داد. چون معتقدم حرف درست را باید شنید حتی اگر از آدم نادرست باشد.