چند وقت پیش به پیشنهاد شاهین کلانتری عزیز در لیست کتابهایی که باید تهیه کنم اسم کتاب دعوت به نوشتن را ثبت کرده بودم. اما اهمال کاری همیشگی، من را از خرید کتاب بازمیداشت.
تا اینکه همان کتاب را ناهید عبدی عزیز نیز در میان حرفهای شیرینش معرفی کرد. دیگر بهانهای برای اهمالکاری باقی نمانده بود.
اشتیاقم برای خرید کتاب و خواندن آن دو چندان شده بود و در شبی از شبهای نیمهی شهریور به همراه چند کتاب دیگر این را نیز خریدم و بعد از یک هفته در حالی که عازم سفری یک روزه بودیم، کتابها به دستم رسیدند.
کوله بار سفر برای یک شب اقامت در طبیعت دامنههای سهند بسیار زیاد بود و در واقع در ماشین جایی برای وسایل اضافی وجود نداشت. اما مگر میشد وسوسه باز کردن بسته کتابها و دیدن آنها و ورق زدنشان را نادیده بگیرم؟
در کل مسیر رفت و برگشت من در صندلی جلوی ماشین نشسته بودم و ده جلد کتاب جدید هم در بغلم بودند. انگار که کودک عزیزی را به آغوش کشیده باشم.
حس خوشحالی وصف ناپذیری من را در خودش غرق میساخت و البته به خاطر اینکه در مسیر نمیتوانستم با دقت و تمرکز کتابها را بخوانم کمی کلافه میشدم.
به هرکدام نوکی میزدم و دیگری را بر میداشتم.
آن شب به همراه خانواده در کنار آتش جمع شدیم و چای و قهوه نوشیدیم و گپ زدیم و بعد از مدتها تحمل گرمای تابستان شبی آنچنان خنک را تجربه کردیم که تا مغز استخوان از سرما بر خود لرزیدیم. و دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن کتابها پیش نیامد.
تا چند روز آینده نیز غرق در کارهای متعدد روزهای شهریوری بودم و تا روزی که عازم تهران شوم نتوانستم کتاب دوریس دوریه را بخوانم اما از میان تمام کتابها این را برگزیدم تا همسفر من باشد در سفری چهار روزه. و چه انتخاب شیرین و به جایی بود.
کتاب از داستانهای کوچک و لذت بخشی از میان زندگیهای عادی و معمولی تشکیل شده است. به خود می آیی و میبینی غرق یک داستان از دقایق بسیار سادهی زندگی شدهای و خوب که فکر میکنی میبینی چقدر کور بودهای نسبت به این وقایع ساده که هر روز ممکن است برای هر کس دیگری رخ دهد.
در انتهای داستانها دعوت میشوی به نوشتن. نوشتن از همین سادگیها.
همین دعوت است که تو را بر میانگیزد برای بیشتر فکر کردن. برای اندیشیدن در مورد خاطرهای که در سالهای دور بسیار ساده از کنارش رد شدهای. در حالی که میتوانست بهانهای باشد برای نوشتن. و خودت را دعوت میکنی به بازآفرینی آن خاطرهی دور در لباسی از کلمات و جملات ساده.
اگر از نوشتن میترسید، به آن علاقهمندید و فکر میکنید نمیتوانید بنویسید، شما را دعوت میکنم به خواندن این کتاب خوب.