دوری از روانشناسی کنترلی

همونطور که به خودم قول داده بودم مطالعه کتاب تئوری انتخاب رو شروع کردم و هر صفحه که میخونم بیشتر به دلیل احساس ناخشنودی که در زندگی من و اطرافیانم موج میزنه پی میبرم.

کاش این کتاب رو ده سال پیش یا بیست سال پیش میخوندم😐

اصلا دسته ای برای نوشته ها ایجاد کردم به نام تئوری انتخاب که بیشتر راجع به این موضوع و‌چیزهایی که از کتاب یاد میگیرم صحبت کنم.

تو این دو روز سختی که به خاطر مشکلات دیگران تجربه کردم بیشتر من رو با اصل موضوع این کتاب درگیر میکنه.

یعنی انگار هر جارو که نگاه میکنم نیاز به استفاده از تئوری انتخاب موج میزنه.

و حتی فکر میکنم همین دو روز مطالعه این کتاب باعث شده از خیلی از رفتارهای کنترل گرایانه خود نسبت به دخترم و سایر اطرافیانم دست بکشم و انتخابگر خشنودی باشم.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط